به روز هایی که هنوز پایش به زندگی ام باز نشده بود فکر میکنم.
به روزهایی که نفس های گرمش،
دست های یخ زده از هیاهوی مرا در خودش گرم نمی کرد
به همان روزهایی که تکیه گاهی نداشتم.
همان روزهایی که ولوله ای درونم بود که خودم هیچگاه بلد نبودم آرامش کنم .
دلم میخواهد راه بروی،
از پشت نگاهت کنم .
دلم میخواهد نماز بخوانی،
پشت سرت بایستم
دلم میخواهد تک تک روزهایم را کنارت نفس بکشم .
اصلا دوست دارم تمام زندگی ام را به تو اقتدا کنم .
راستی؛
من ِ بدون ِ تو چگونه بود .؟؟
"من" ،
این روز ها فقط همراه ِ "تو" تعریف میشود .
من بی تو،
بی معنی ترین خواهم بود
.
.
+راستش را میگویم
می دانستم ح س ی ن ،
مهربان ترین ِ عالم است
اما هیچ گاه این محبت را انقدر لمس نکرده بودم.
تا این که "تو" را به من هدیه داد .
همین قدر برایم عزیزی.
همین قدر برایم مقدسی .
تو یک "نعمتی".
از جانب دستان پر محبت ح س ی ن م
امضا
فآطمه .
به روزهایی که نفس های گرمش،
دست های یخ زده از هیاهوی مرا در خودش گرم نمی کرد
به همان روزهایی که تکیه گاهی نداشتم.
همان روزهایی که ولوله ای درونم بود که خودم هیچگاه بلد نبودم آرامش کنم .
دلم میخواهد راه بروی،
از پشت نگاهت کنم .
دلم میخواهد نماز بخوانی،
پشت سرت بایستم
دلم میخواهد تک تک روزهایم را کنارت نفس بکشم .
اصلا دوست دارم تمام زندگی ام را به تو اقتدا کنم .
راستی؛
من ِ بدون ِ تو چگونه بود .؟؟
"من" ،
این روز ها فقط همراه ِ "تو" تعریف میشود .
من بی تو،
بی معنی ترین خواهم بود
.
.
+راستش را میگویم
می دانستم ح س ی ن ،
مهربان ترین ِ عالم است
اما هیچ گاه این محبت را انقدر لمس نکرده بودم.
تا این که "تو" را به من هدیه داد .
همین قدر برایم عزیزی.
همین قدر برایم مقدسی .
تو یک "نعمتی".
از جانب دستان پر محبت ح س ی ن م
امضا
فآطمه .
جرمم این دان که ز جان دوست ترت می دارم...
فکر کن حبس ابد باشی و یک بار فقط،به مشامت نمی از بوی خیابان برسد...
من کویری خشک بودم قبل دیدارت ولی،میزند از شوق تو باران به جانم بی امان!
تو ,ِ ,کنم ,روزهایی ,میخواهد ,دلم ,دلم میخواهد ,روزهایی که ,قدر برایم ,همین قدر ,همان روزهایی
درباره این سایت